ديشب داشتم روزنامه ميخو اندم يه عالمه جنجال در مورد جريان مبارزه با بد حجا بی بر پا شده بودمردم نظر های مختلفی داده بودند و يه سری کلی به حکومت بد و بيرا ه گفته بودند. من خودم طرفدا ر این حکومت نيستم ولی چيزی که تو این پنج سا ل زندگی خا رج از ایران دستگيرم شده اینه; درسته که حکو مت يک مشکل ا ساسی در ایران هست ولی همش نيست. اگه مشکل فقط این بود ایرانی های خارج از کشور بايد مشکلی نداشته باشند ولی متاسفانه بين این گروه همون تنگ نظری ها و انگ زدن ها وجود داره و باعث شده که خيلی ایرانی ها در ا رتبا طا تشون با هم دقت کنن. به نظر من (این نظر من) ما برای آزدی و برابری تر بيت نشديم. من خودم به عنوان يه زن که بعضی وقت ها ادعای رشنفکری هم دارم گاهی کم ميارم. فکر ميکنم این موضوع بيشتر تقصير فرهنگ و بخصوص فرهنگ زن ها ی ما (مادرها)ا ست. به ما از بچگی وظا يف و مسوليت هامون گوشزد ميشه ولی هيچ کس این وسط نگران این نيست که به ما ياد بده که حقمون چيه. چو ن خواستن يه چيزی, حتی اگه گاهی حق هم باشه حمل بر زياده خواهی و بی ا دبی می شه. اگه ما نمی تونيم حقمون را تو خانوادمون بخواهيم درجامعه هم نمی تونيم. يه چيزی که من فکر ميکنم اینه که با نخواستن حقمون به طرف مقابل این القا ميشه که با يه ادم ضعيف طرف شده که احتياج به اقا بالا سر داره که براش تصميم بگيره, چون خودش نظری از خودش نداره و همين بيشتر وقت ها به تکليف وضع کردن ختم ميشه.این موردی که در ایران در ابعاد کوچک در خا نواده ها (بيشتر به وسيله مردها برای زن ها) و در ابعاد وسيع برای همه مردم ایرن (از طرف حکومت) پيش ميايد. چرا; چون ما بلد نيستيم (يا می ترسيم) حقمون را بگيريم
Wednesday, May 2, 2007
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comment:
salam, manam bain mozoo khaili movafegham. ma zanahaye irani ghabla az inke toye jame bekhaim haghemoono begirim ya be khaym ba mardha barabar bashim bayad aval az khanevadeye koochike khodemoon shooroo konim. be omide oon rooz!!!!!!!!!
Post a Comment